از قتلگاه تو باید
فرار کرد ...
یا با زیارت تو فکری به حال این دلِ بی قرار کرد؟
آن جا که می رسم به حیرت فغان کنم:
باید بمانم و بویت کنم به مهر ...
باید تحمّل نکنم، ترکِ مکان کنم؟
امّا یقین که اشک، رهایم نمی کند
اما یقین که شانه ی من لرزه می کند[1]
[1] حکایت حیرانی مواجهه با قتلگاه در حائر حسینی
علیه السلام
چهارشنبه 18 فروردینماه سال 1395 ساعت 21:10