۱
ای شادیام !. در دوریات من ساغر غم میشوم || آن جامهی مشکینِ او، همرنگِ ماتم میشوم
۲
بسیار اگر باشم مها، در شام تار بی هلال || هیچم! نگر هر شب کم و کم میشوم
۳
گر چشم عالم خشک شد گر ناله ها مفقود شد || فریاد تابستان شوم با چشمِ دل نم میشوم
۴
افتاده ام بر روی خاک افتاده تر باید شوم || خم گشته ام بر پای تو عمری دگر خَم میشوم
۵
تا خَم شدم بر خاک تو، خُم گشته ام در چشمه ات || عالم ببین در پیش ماست جامِ میِ جم میشوم
۶
هر کس بیازارد تو را، قصد تو و خونت کند، || زهر هلاهل میشوم در جام او سم میشوم
۷
ساقی شدم تا ساقیام گشتی و زیباتر شدم || مست از میِ ساقی شدم دیوانه هر دم میشوم
۸
یک لحظه روی از من بری دانی به کویت میزنم|| هی التماست میکنم درهم وَ برهم میشوم
۹
گر گوییام نا محرمی تا قلب تو پر می کشم || تا حسّ امنیت کنی، مستانه محرم میشوم
۱۰
باغِ شکوفه میشوم حالا که هستی صورتی || در سینهی روحانیات صد نخلِ خُرّم میشوم
۱۱
حالا نمیگویم به کس از آتش عشقِ رُخت || وقتی که مهتاب آیدم نعره به عالم میشوم
۱۲
دانی لبم شیرین و جز شکّر نمیآید از او || هر ثانیه از چشمِ معصوم و لبت دم میشوم
۱۳
من اسب مست خوش سوارت بوده ام دانی چرا؟ || گر بر سوار اسب دیگر میشوی غم میشوم رَم میشوم
۱۴
حوّا شبی در هجر تو مُرد و شده هاجر، زنی || یادآر مهجوری کند محبوب آدم میشوم
(سارا چو مهجوری کند، محبوبِ آدم میشوم)
امضاء: علیرضا یادآر
۱۷:۵۳ جمعه نیمه شعبان ۱۴۴۵؛ ۷ اسفند ۱۴۰۲؛ بین الحرمین کربلا!