تبسّم مى کنم
برخیز برخیز
بچین از روى لب هایم شکوفه
تبسّم مى کنم
لبخنده کن تا گل بچینم
وَ از شاخِ گُلت برگى بگیرم
تبسّم کن
که مرواریدها از لب بگیرم
بزن لبخند شیرین،
خنده خوب است
جهانم مى شود گلزار شیرین
چو تو مثلِ خودت،
مثلِ عسل لبخند آرى
تبسّم کن که خورشید دهانت
بگرداند گُلِ لب هاى زردم
بسان شاخه ى خورشید گردان
به سوى آفتاب گرمِ رویت
تبسّم کن که باران عشق ورزد
و چشمانم شود هفت رنگِ رنگین
کمان ابروانت را ببینم
ز مژگان تو مُشتِ مهر چینم
سهشنبه 16 شهریورماه سال 1395 ساعت 22:28