اشعار علیرضا یادآر -  Poems by Dr. Alireza Yadar

اشعار علیرضا یادآر - Poems by Dr. Alireza Yadar

دینی به جز عشق می‌شناسی؟
اشعار علیرضا یادآر -  Poems by Dr. Alireza Yadar

اشعار علیرضا یادآر - Poems by Dr. Alireza Yadar

دینی به جز عشق می‌شناسی؟

کون و مکان مى گردد


بنگر که زمین به آسمان مى گردد
ذرات اتم به گرد آن مى گردد

سانتریفیوژِ انرژىِ هسته نگر
از بهر خلوص بى امان مى گردد

آن کعبه که بشکند که زاید مادر
دورش ولىِ عصر و زمان مى گردد

خون در بدنم به همت قلب عزیز
هر لحظه به شور و هیجان مى گردد

زائر که به دیدار حبیبش برود
بر محور قبر مهربان مى گردد

عاشق که به شوق دیدن یار رود
تا آن که ببیندش عیان مى گردد

گفته است که دور تو بگردم دلدار
شیداست که هر دم نگران مى گردد

خواهد که نظر کند به گُل از همه سو
پروانه که چون دلشدگان مى گردد

حیران شده ام خواب پریده است ز سر
شب هر که غریب است روان مى گردد

بانوى محبت که دهد نان به یتیم
دستاس به زیر دستشان مى گردد

دزدید کسى جامه ى زیبنده ى شه
آن قطب که گردش دل و جان مى گردد

چرخى که مرا کشد به آغوش نگار
چون ماه و چو قلب نگران مى گردد

در یزد محرم که شود نخل عظیم
چون کشتى دریاى فغان مى گردد

بوشهرى دل سوخته با سوز و گداز
در عشق شهید جاودان مى گردد

تهرانى اهل شور در عشق حسین
شیدا شده و سر شکنان مى گردد

زنجانى و تبریزى و لرهاى وطن
گویا وطنم به سرزنان مى گردد

تا آن که به قانون خدا پى ببرد
چشمان فقیه پرتوان مى گردد

عارف که سُرورش شده دیدار و وصال
از شوق ببین گریه کنان مى گردد

صوفى که بگردد که مگر صاف شود
در رقص سماع صوفیان مى گردد
 
در چرخ و فلک نشسته بودیم به شوق
دیدیم چه سان کون و مکان مى گردد

هر چند که گردش همه جا همره ماست
مى گردم و گردیم و جهان مى گردد،

خوش تر که بدانیم که در اوج سکون
هر کودک خرد و هر جوان مى گردد

بنگر به قلم که نقطه بگذاشته و ...
حیران ز غرایب بیان مى گردد

آگه بشوى ز هستىِ مخفىِ مهر 
بهتر که سرایى که چنان مى گردد

هر گردش ایام یکى، نقطه، یکى
چون عشق که گرد و دورمان مى گردد

این چرخ زدن ها همه شان راز وجود
رازیست بهارى که خزان مى گردد

در مرکز هر گوى بخوان ذکر أحد
هر نام أحد! که بى کران مى گردد
 
چون پرده بر افتد دل من مى لرزد
توفان شده در گنج نهان مى گردد

چون مادر دلسوخته از داغ عزیز
مویش کند و مویه کنان مى گردد

افکار چو اسب آسیا در سر من
دیوانه شدم شیهه کنان مى گردد