اشعار علیرضا یادآر -  Poems by Dr. Alireza Yadar

اشعار علیرضا یادآر - Poems by Dr. Alireza Yadar

دینی به جز عشق می‌شناسی؟
اشعار علیرضا یادآر -  Poems by Dr. Alireza Yadar

اشعار علیرضا یادآر - Poems by Dr. Alireza Yadar

دینی به جز عشق می‌شناسی؟

شعر ۳۶۹: غزل «کودکی گرد و پدر باش و دگر مادَر شو!.»


از جهنم به در آآی و به بهشتم دَر شو / با دلِ مهر بیامیز و کس دیگَر شو


آتشت گر به همه عمر به سر می‌ریزد / میوه ی باغ جهنم شو، هلویی تَرشو 


گر به شلاق زدندت تو بیا رقصی کن / گر به زیرت بکشیدند تماماً سَر شو


جنگ چون کودک بسیار کُشد در آن دم / کودکی گرد و پدر باش و دگر مادَرشو


گرچه انصاف نباشد که به خر، خر گویندتا که عاقل بشوی مثل جماعتخَر شو


به خدا شاعر فرهیخته فحشی ندهد / لیک گر فهم کنی وقت خودش عنتَرشو


جمله اعضای جهانیم و همه پر آبیمزنده کن تشنه‌ دلی را و چنان گوهَرشو


زنده شد مرده دلی تا که به زیرت افتادابر پُر بار تویی ساقی این کافَرشو


حکمت رنج تو گفتی و غمم آخر شدتلخ تو به ز عسل بود برم ساغَر شو


خیرِ تو هیچ نداند به خدا غیر خدامیوه ی فصل جهنم همه خیرِ شَر شو


دوشنبه ۸ آبان ۱۴۰۲؛ ساعت ۸:۳۰

تهران، اوشان