اشعار علیرضا یادآر -  Poems by Dr. Alireza Yadar

اشعار علیرضا یادآر - Poems by Dr. Alireza Yadar

دینی به جز عشق می‌شناسی؟
اشعار علیرضا یادآر -  Poems by Dr. Alireza Yadar

اشعار علیرضا یادآر - Poems by Dr. Alireza Yadar

دینی به جز عشق می‌شناسی؟

شوکران غزال وحشى


تویى آن آهوى زیبا، تویى آن غزال وحشى
نتوان صید و تماشا، به کمان غزال وحشى

منم آن که پا شکسته، به دلش امید بسته
تاب و طاقتم گرفته، سر و جان غزال وحشى

تویى آن سازِ بهشتى، که سرودِ حق نوشتى
به دلم چرا چه کشتى، به جهان غزال وحشى

نکُشم به غم غزالا، مزنم به شاخ حالا
نکِشم مرا ز بالا، ساربان غزال وحشى

تویى آن غزال شیدا، منم آن فقیر و تنها
دلِ خود بنه برِ ما بیدلان غزال وحشى

تو که دانى نتوانم، دام سویت بنشانم
خود به نخجیر کشانم، برسان غزال وحشى

دستِ خود به دستِ ما ده، سینه بر سینه ى ما نه
غم رود ز قلب ما بِه، شوکران غزال وحشى

وه چه هنگامه ى مستى، برفشاند سر و دستى
بى وفا که را پرستى، عشقمان غزال وحشى

تو بیا که تشنه ام من، تو شراب و خسته ام من
تو بگو نرسته ام من، ز میان غزال وحشى

دین ما مبر خدا را، به که گویم آن جفا را
بنشین برم نگارا، ناگهان غزال وحشى