اشعار علیرضا یادآر -  Poems by Dr. Alireza Yadar

اشعار علیرضا یادآر - Poems by Dr. Alireza Yadar

دینی به جز عشق می‌شناسی؟
اشعار علیرضا یادآر -  Poems by Dr. Alireza Yadar

اشعار علیرضا یادآر - Poems by Dr. Alireza Yadar

دینی به جز عشق می‌شناسی؟

صراحى


یک شب پریشان گشتم و یک شب پر از شور و شعف،
یک شب به رؤیا دیدمش، یک شب چو تیرى بر هدف

عمرى ستاندم از خدا قدرش ندانستم ولى،
والاترین ساعات آن طى شد به ایوان نجف

گرچه پر از امّیدم و امّید نان دل شده
مى ترسد امّا این پسر ماند دوباره ناخلف

حالا که دارد آن پدر، رحمى بکن بر این پسر،
کى مى توان چون او شدن، ابرِ ادب، کوه شرف؟

ما صار ابنٌ ابنه إلّا حسیناً و الحسن
جاهد جهاد الحبّ دهرا راجیاً، لا، لاتخف

و ابک بکاء فاقد المحبوبة حینَ وصلها
قل دمعتی جری قنادیل بلا وقفٍ و جفّ

گر خون به کف آورد دل، وَز کف اگر دیده بداد
دست دعا بالا ببر دیگر نشد عمرى تلف،

وین راز آب خضر را در خلوتت کن زمزمه،
آنک به لب مُهرى بزن تا مِهر او ماند به کف

طالع دوباره یار شد همچون نگار خوش نفس،
باران دریا چون وزد تازه کند از هر طرف

هر که نهال آرزو در دشتِ دل آبى دهد،
در لحظه ى مرگش شود مستِ صُراحىّ نجف