اشعار علیرضا یادآر -  Poems by Dr. Alireza Yadar

اشعار علیرضا یادآر - Poems by Dr. Alireza Yadar

دینی به جز عشق می‌شناسی؟
اشعار علیرضا یادآر -  Poems by Dr. Alireza Yadar

اشعار علیرضا یادآر - Poems by Dr. Alireza Yadar

دینی به جز عشق می‌شناسی؟

بیا باران

بیا باران

که گل پژمرد و تفتید و زنبورش مکیدش شهد و نیشش زد

و بلبل ناله سر داد و فغان

تا آن که گل،

از دردِ خود خواهیِ پروانه،

که گل را سخت زیر پا گرفت

تا آن که خود باشد

و بالش باشد و دردش

رها گردد

و گل رفت تا امیدی

تا رها گردد

از این درد و غم و غربت

از این تنهاییِ مفرط

گناه گل نبود و کرم ابریشم؛

گمان می کرد: دنیای گلِ تنها،

شبیهِ پیله ی تنگست

 

بیا باران

زمین جای غریبست و بیا گل تشنه است و بالِ پروانه

هنوزش بوی آن نم خانه ی تنگش دهد

بشویش از نمِ پیله

و عطر گل بِنه بر رویِ نسرینش

بیا باران