اشعار علیرضا یادآر -  Poems by Dr. Alireza Yadar

اشعار علیرضا یادآر - Poems by Dr. Alireza Yadar

دینی به جز عشق می‌شناسی؟
اشعار علیرضا یادآر -  Poems by Dr. Alireza Yadar

اشعار علیرضا یادآر - Poems by Dr. Alireza Yadar

دینی به جز عشق می‌شناسی؟

غزل «صورتی شد عالمم چون عالمت …»

.

شعر ۳۲۹ اُم

.

من که از چشمان مستت مست‌تر هستم صنم

کی توانم از عقیقِ چشم تو دل، دل کنم؟


صورتی را خونِ چشمانِ تو را دیدم دلا

چشمه‌ای جوشید از چشمِ دل و جان و تنم


دیدمت هق‌هق زدی هق‌هق زدم با هق‌هق‌ت

می‌زند چنگی غمت بر این جگر، هم می‌زنم


صورتی شد عالَمم چون عالَمت ای سبز من

در وجودت خویش را بینم، بگویم این منم


ای صفای کهکشان‌ها مهربانا جانِ ما

ای هوای بعد باران رحمتِ مرد و زنم،


یادم آمد آرزو، یادآر می‌گفت آن دهان

لحظه‌ها شیرین که در قلبِ ظریفت ساکنم

.

امضاءعلیرضا یادآر

.

ساعت ۲۰:۲۰ چهارشنبه ۲۶.۲.۱۴۰۳

.