نان دارد و هوای خوش و بستان و باغ گل
پروانه های پریسا و لب جوی و نو بهار
کوهی بلند و درختان پر ثمر
شهر تو شهر قشنگیست خوب من
چای و کتاب و دفتر و یک دشت پر قلم
دارد تمام هر چه بخواهی ولی ولی …
آن جا شراب ناب ندارد عزیز من؟
تابستان ۱۴۰۲