دَفْتَرِ شِعْرِ دُکْتُرْ عَلیرِضا یادآر

دَفْتَرِ شِعْرِ دُکْتُرْ عَلیرِضا یادآر

آیا دینی بِه جُز عِشْق، می‌شِناسی؟ آیا؟
دَفْتَرِ شِعْرِ دُکْتُرْ عَلیرِضا یادآر

دَفْتَرِ شِعْرِ دُکْتُرْ عَلیرِضا یادآر

آیا دینی بِه جُز عِشْق، می‌شِناسی؟ آیا؟

کبوتر بچه ها



کبوتر بچه ها پرواز کردند

چه شوری شد ز بس آواز کردند

کبوتر بچه ها تا خنده رفتند

و رقصیدند و کوکی ساز کردند

کبوترها سبکبالانه رفتند

چرا تا غربت ما ناز کردند

سر شکوه نجنباده گسستند

پرِ سنگ وداع را باز کردند

به پایان کتابم پای هشتند

سرود زندگی آغاز کردند

همه کارم سخن از حسنشان بود

نه آنان حرف دل ابراز کردند

دل لرزان ما ویرانه کردند

همه جادو! مگو اعجاز کردند