دَفْتَرِ شِعْرِ دُکْتُرْ عَلیرِضا یادآر

دَفْتَرِ شِعْرِ دُکْتُرْ عَلیرِضا یادآر

آیا دینی بِه جُز عِشْق، می‌شِناسی؟ آیا؟
دَفْتَرِ شِعْرِ دُکْتُرْ عَلیرِضا یادآر

دَفْتَرِ شِعْرِ دُکْتُرْ عَلیرِضا یادآر

آیا دینی بِه جُز عِشْق، می‌شِناسی؟ آیا؟

چه کسى ثروت چشمان مرا داشت خدا؟


اى خداى مهربان
نگرانِ پاکى ام
نگرانِ کودکى
روز اوّل که ز دیدارِ تو آمد بدنم
گریه کار من حیرانِ جهان بود و دو چشمانم پاک
چه کسى ثروت چشمان مرا داشت خدا؟
ترسم اى دوست که آن ثروت بسیار رود
ثروت کودکى ام آه خدا
بازگردان و دلم ساده تر از کودکِ شش ماهه نما
اى خداى مهربان
نگرانِ دل شدم
که شود سنگ
خدایا چه کنم؟
چشمه ى اشک شود خشک
چه سازم 
چه کنم؟
نگرانم که بگویى که ببین معنىِ آغوش نفهمیدى تو
نگرانم که مرا دوست ندارى و به آغوش نیایى
چه کنم؟