دم به دم شیوه ی چشمان تو ام می کشدم
با که گویم غم هجران تو ام می کشدم
بیش و کم بند به دستم زده ای باز نکن
گرچه بیماری زندان تو ام می کشدم
این و آنِ من دلخسته بمان شاهی کن
قیل و قالِ لبِ خندانِ تو ام می کشدم
هر نفس شادتر از قبل شوم شوق وصال!
شوق عرفانی توفان تو ام می کشدم
در صدف گوهر تکدانه ی من آب زلال
قند شیرین تو دندان تو ام می کشدم