می گران گشت چه بازار تورم دارد
حرمتی نیز ز فتوای مه قم دارد
من اگر مسجدیم یا که سبو می گیرم
شیوه ی بندگی ام دخل به مردم دارد؟
شیخ ما لب مگز از لاف من بی باده
من چه دانم که کجا جام و کجا خم دارد
دل من موجی و غوغایی و توفان دارد
که نهد پای به جایی که تلاطم دارد؟
راز حیرانی ما را ز چه جویی صنما؟
آه این دلشده پیدایی و هم گم دارد
ای سرایش ز چه می نالی از این سوز کویر
و از چه پلکت ننهی بر آن چه مردم دارد؟